مرکز جامع دامپزشکی ایران
مرکز جامع دامپزشکی ایران

مرکز جامع دامپزشکی ایران

iranvetmed.ir

ماجرای درمان گوساله، نیمه شب در خیابان!

دکتر محمدرضا عظیمی / ماجرای درمان گوساله، نیمه شب در خیابان!

در خلال 25 سال خدمت در این حرفه خاطرات زیادی دارم که یکی از آنها به 8-7 سال قبل برمی  گردد. روزی فردی روستایی از روستای حصار قره باغی (از توابع شهرستان بهار همدان) با من تماس گرفت و گفت حال گوساله اش خراب است و دارد گوساله را به همراه 3 نفر دیگر با یک خودروی پیکان به شهر می آورد.

ساعت 10 شب بود که به شهر رسیدند. همه جا تاریک بود و مقابل اداره راهنمایی و رانندگی همدان یک نورافکن قوی روشن بود؛ من هم گفتم گوساله را همین جا از ماشین پیاده کنید.

با معاینه گوساله متوجه شدم که حیوان اسهال شدیدی دارد و لذا شروع به آماده کردن سرم نمودم. با توجه به از دست رفتن 10 درصد از آب بدن، رگ حیوان به سختی پیدا می شد و تمام توجهم به پیدا کردن رگ و تزریقات بود که ناگهان صدای «ایست» و «دست ها بالا»ی چند مامور مسلح راهنمایی رانندگی که در حال مسلح کردن سلاحشان بودند، همه را غافلگیر کرد!

مامورین به تصور اینکه در آن موقع از شب با وجود چند نفر و دو خودرو که درب صندوق عقب آنها باز بود، کار خلافی در حال انجام است، به قضیه مشکوک شده بودند و وقتی که از ماجرا مطلع شدند، صحنه را ترک کردند. گوساله نجات پیدا کرد و اثر این کار در روستا نمود پیدا کرد.

مرجع: حکیم مهر

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.