در یک مطالعه پژوهشی که به سرپرستی محققان آمریکایی انجام شده است، نتایج نشان داده اند که نوع و حجم باکتری های موجود در دهان، می توانند به عنوان شاخصی برای تعیین خطر ابتلا به سرطان ریه در نظر گرفته شوند.
در یک مطالعه جالب که اولین در نوع خود به حساب می آید، محققان آمریکایی و چینی نشان داده اند که نوع و فراوانی باکتری های موجود در دهان را می توان با میزان خطر سرطان ریه در افراد غیر سیگاری ارتباط داد.
بر این اساس به نظر می رسد وجود تنوع کمتر در باکتری های دهان درکنار حضور تعداد زیادی از انواع خاصی از این گونه باکتری ها، خطر ابتلا به این نوع سرطان را افزایش می دهد.
به گفته محققان، از هر چهار مورد سرطان ریه، یک مورد در افراد غیر سیگاری اتفاق می افتد که عوامل خطر شناخته شده آن شامل مواردی چون دود توتون مصرف شده، قرار گرفتن در معرض گاز رادون، آلودگی هوا و سابقه خانوادگی هستند.
بنابر تحقیقات انجام شده در این خصوص، نوع و حجم باکتری ها یا اصطلاحاً میکروبیوم موجود در دهان فرد با افزایش خطر ابتلا به انواع مختلفی از سرطان از جمله در غدد سر و گردن و همچنین پانکراس ارتباط دارد. در همین رابطه، محققان با توجه به این که دهان به عنوان محلی برای ورود باکتری ها به ریه عمل می کند، ارتباط این دو را مورد مطالعه قرار دادند.
یافته های این تحقیق بر اساس مقایسه مجموعه نمونه های برداشت شده از دهان افراد سیگاری و غیرسیگاری نشان داد که میکروبیوم باکتری های دهانی بین دو گروه فوق متفاوت است.
طبق این یافته ها که در نشریه Thorax منتشر شده اند، وجود طیف گسترده ای از گونه های باکتریایی مختلف، باعث می شود که خطر ابتلا به سرطان ریه کاهش یابد. ولی اگر برخی از انواع خاص باکتری در دهان فرد، حضور بیشتری داشته باشند، این خطر بالا می رود.
در همین خصوص، بررسی ها نشان داد که وجود حجم بیشتری از گونه های باکتری Bacteroidetes و Spirochaetes باعث کاهش خطر سرطان ریه می شود، ولی حضور حجم بیشتری از گونه های Firmicutes با افزایش خطر همراه است.
این محققان که از کالج پزشکی آلبرت انیشتین ایالات متحده آمریکا و موسسه ای از چین هستند، اظهار داشته اند: «در حالی که مطالعه ما شواهدی را نشان می دهد که تغییر در میکروبیوم دهانی در خطر ابتلا به سرطان ریه نقش دارد، اما در تفسیر نتایج آن بایستی به این نکته نیز توجه داشت که مطالعه ما در یک زمان خاص و در یک موقعیت جغرافیایی واحد انجام گردیده است».
در این رابطه، محققی از دانشگاه هاروارد می گوید: «باکتری های دهان ممکن است التهاب مزمن ایجاد کنند، تکثیر سلولی را افزایش دهند و همچنین از مرگ سلولی جلوگیری کنند.به گزارش سیناپرس، به علاوه، تغییرات سریع DNA را روشن کرده و ژن های سرطانی و خون رسانی را در آن ها فعال سازند.
ولی به گفته این محقق، مطالعه فوق سوالاتی را مطرح می کند که بایستی برای آن ها پاسخ درخوری را یافت. سوالاتی مثل این که میکروبیوم دهانی انسان در طول زمان چقدر پایدار است و اگر میکروبیوم دهانی انسان با گذشت زمان متفاوت باشد، چه چیزی این تنوع را تعیین می کند؟ یا محیط اطراف مانند قرار گرفتن در معرض آلاینده های هوا چه تاثیری بر میکروبیوم دهان و به دنبال آن، ریه خواهد داشت.
بدون شک با پاسخ به این سؤالات در تحقیقات بعدی، می توان در راستای کاهش خطر ابتلا به سرطان ریه، اقدامات مفیدی را انجام داد.
منبع : سینا پرس
گروهی از محققان فرانسوی مکانیزمی را شناسایی کرده اند که موجب کاهش فعالیت هیپوکامپ و بروز افسردگی در اثر تغییرات میکروبیوم روده میشود.
در این تحقیقات، تغییرات میکروبیوم روده موشهایی که در اثر استرس دچار افسردگی شدهاند، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین تفاوتهای موجود بین میکروبیوم روده موشهای سالم و موشهای دچار اختلال خلقی مقایسه شد.
در نتیجه این تحقیقات مشخص شد با انتقال میکروبیوم روده موشهای دچار اختلالات خلقی از طریق پیوند مدفوع میتوان این اختلالات را از یک موش به موش دیگر منتقل کرد.
در مرحله بعد مسیرها و مکانیزمهای مرتبط با تغییر میکروبیوم روده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و مشخص شد در موشهای دچار افسردگی، سیستم اندوکانابینوئید دستخوش تغییر شده است.
این سیستم در بدن انسان نیز وجود دارد و یک سیستم بیولوژیکی است که از انتقالدهندههای عصبی مبتنی بر لیپیدها تشکیل میشود. این انتقال دهندهها قادرند به گیرندههای کانابینوئید و پروتئینهای گیرنده کانابینوئید موجود در سراسر سیستم عصبی مرکزی از جمله مغز متصل شوند.
در این تحقیقات مشخص شد تغییر در میکروبیوم روده موجب ایجاد تغییر و کاهش سیگنالدهی سیستم اندوکانابینوئید به ویژه در هیپوکامپ میشود. در نتیجه میزان فعالیت هیپوکامپ کاهش یافته و شخص دچار افسردگی میشود.
محققان این مکانیزم را با استفاده از یک باکتری موسوم به Lactobacilli آزمایش کردند و مشخص شد تغییرات این باکتری در روده موجب تغییرات میزان انتقالدهندههای عصبی در مغز شده و در نتیجه شدت رفتار افسردگی موشها تغییر میکند.
افسردگی یک اختلال خلقی است که با احساس غم و اندوه و بیانگیزگی همراه است. افسردگی بر نحوه تفکر، احساسات و رفتار تاثیرگذار است و در موارد شدید بر سلامت فیزیکی بیمار نیز تاثیر میگذارد. برخی افراد به غلط بر این باورند که افسردگی تلقین ذهنی شخص است. باید گفت این حالت روحی کاملا جدی است و میتواند تمام جنبههای زندگی را تحت تاثیر قرار دهد.
علاوه بر سلامت روحی و جسمی بیمار، روابط عاطفی و شغلی نیز در معرض خطر قرار دارند و به همین دلیل آشنایی با علائم افسردگی و پیشگیری از بروز آن برای تمام افراد حائز اهمیت است.
بر اساس آمار سازمان جهانی بهداشت، بیش از ۳۵۰ میلیون نفر در سراسر جهان به افسردگی مبتلا هستند و این اختلال مهمترین عامل ناتوانی در سراسر جهان محسوب میشود. زنان بیشتر از مردان در معرض افسردگی هستند. تغییرات هورمونی، ساختار مغز و عوامل محیطی و اجتماعی میتواند در این امر دخیل باشد.
مهمترین علائم افسردگی عبارتند از:
- احساس غم، اندوه، پریشانی و ناامیدی به صورت مستمر
- تحریکپذیری عصبی حتی در مواجهه با مسائل کم اهمیت
- بیعلاقگی و بی میلی نسبت به انجام امور عادی، شرکت در جمع دوستان و خانواده، تفریح، ورزش و کارهای گروهی
- اختلال خواب شامل کمخوابی یا پرخوابی
- احساس خستگی مزمن و کمبود انرژی
- کاهش یا افزایش اشتها
- کاهش یا افزایش وزن
- احساس سردرگمی، بی ارزشبودن، بی حوصلگی و احساس گناه
- بروز دردهای ناگهانی و مشکلات جسمی جدید از قبیل درد پشت و سردرد
- نداشتن تمرکز
- اضطراب
- اختلال در قدرت تصمیمگیری و حافظه
- تکرار افکار مرگ و خودکشی
گزارش کامل این تحقیقات در نشریه Nature Communications منتشر شده است.
دیرینهشناسان گونهای جدید از دایناسور کشف کردند که از کتفهای آن تیغههایی عجیب بیرون زده است.
این دایناسور که Ubirajara jubatus نامگذاری شده، به خانواده آراستهآروارگان (Compsognathid) تعلق داشته و تقریباً هم اندازه یک مرغ بوده است. این جاندار یک یال ضخیم و بلند روی پشت خود داشته و بازوهای آن از پشم پوشیده شده بودهاند. محققان معتقدند Ubirajara میتوانسته مثل سگها موهای قسمت گردن را در صورت احساس خطر سیخ کند.
اما جالبترین ویژگی ظاهری این دایناسور که ۱۱۰ میلیون سال قبل میزیسته، تیغههای بیرون زده از شانههای آن هستند. محققان میگویند این تیغهها صاف، بلند و سخت با برآمدگی کوچک در قسمت میانی بودهاند. جنس این تیغهها از کراتین بوده که پر و منقار پرندگان و همچنین موهای انسان از آن تشکیل شده است. محققان با بررسی فسیل این جاندار که قسمتهایی از استخوان و حتی بافتهای نرم مثل پوست و تیغههای کراتینی سالم باقی مانده بود به این نتیجه رسیدند.
محققان میگویند قرارگیری تیغهها روی شانهها احتمالاً به این معنی است که Ubirajara میتوانسته آنها را مثل یال خود بالا و پایین بیاورد و اشاره میکنند که تاکنون فسیل هیچ دایناسوری شبیه به این جاندار کشف نشده است.
اما چرا باید یک دایناسور تیغههایی به این شکل داشته باشد که شناسایی آن را برای طعمه و شکارچیان آسانتر میکنند؟ به گفته محققان برای یافتن پاسخ این سوال باید به نوادگان این جاندار بنگریم. آنها معتقدند نقش این تیغهها احتمالاً برای جلب توجه جفت، شکست رقبا، ترساندن شکارچیان و یا ترکیبی از این موارد بوده است.
«Robert Smyth»، محقق دانشگاه پورتسموث و نویسنده اصلی تحقیق میگوید: «موفقیت فرگشتی فراتر از زنده ماندن است، اگر میخواهید ژنهای خود را به نسلهای بعد انتقال دهید باید زیبا هم باشید. بسیاری از پرندگان امروزی پرهای تزئینی برای جلب توجه جفت دارند، طاووس نر و مرغان بهشتی (Paradisaeidae) مصداق بارز این مورد هستند. Ubirajara به ما نشان میدهد که تمایل به خودنمایی خصوصیتی منحصر به فرد در پرندگان نیست، بلکه پرندگان آن را از نیاکان دایناسوری خود به ارث بردهاند.»
یافتههای این تحقیق در ژورنال Cretaceous Research منتشر شده است.
منبع : دیجیاتو
معاون سلامت اداره کل دامپزشکی استان خراسان رضوی اظهار کرد: به علت شیوع بیماری تب برفکی با سویه جدید در استان های غربی و مرکزی کشور و با توجه به شروع فصل سرما و احتمال بروز بیماری تب برفکی در استان، به کلیه دامداران توصیه می شود تا ضمن رعایت کلیه نکات بهدشتی و رعایت شرایط امنیت زیستی، نسبت به واکسیناسیون منظم علیه بیماری تب برفکی در واحدهای دامداری خود اقدام نمایند.
به نقل از روابط عمومی اداره کل دامپزشکی خراسان رضوی، «دکتر محمد رشتی باف» افزود: برابر اطلاع واصله از بعضی از استانهای غربی و مرکزی و شمال غربی کشور، سویه جدیدی از سروتیپA در بعضی از گاوداری ها و پرواربندی هایی که سابقه مناسبی از واکسیناسیون منظم و مرتب تب برفکی در انها ثبت نشده است شایع شده و رخدادهایی با تلفات نسبتا بالا ایجاد کرده است.
وی افزود: همچنین برابر اطلاعات شفاهی از کارشناسان مربوطه، این سویه تمایل زیادی به عضله قلب داشته و توانسته درصد قابل توجهی شکل قلب ببری و تلفات در گوساله های پروار شده بالای یک سال را ایجاد نماید.
رشتی باف عنوان داشت: برابر نتایج آزمایشگاهی اولیه به دست امده این سویه از sublinage های A05 محسوب شده و در گاوداری هایی که واکسیناسیون منظم و مرتب داشته تا کنون گزارش نشده است، لذا به اطلاع تمام دست اندرکاران و ذینفعان، اتحادیه ها و دامداران می رساند که نسبت به رعایت شرایط امنیت زیستی و انجام واکسیناسیون منظم در واحد های دامداری خود، اقدام نمایند.
منبع: حکیم مهر