مرکز جامع دامپزشکی ایران
مرکز جامع دامپزشکی ایران

مرکز جامع دامپزشکی ایران

iranvetmed.ir

چرا مصریان باستان تحت تاثیر گربه ها بودند؟

گربه‌ها موجودات مقدسی برای مصریان باستان هستند؛ به‌طوری‌که از جواهرات کوچک تا مجسمه‌های بسیار بزرگ خود را به شکل گربه می‌ساختند. دلیل این همه احترام و ستایش چه بود؟

مصریان باستان به‌خاطر علاقه‌ به گربه‌ها معروف هستند. در مصر باستان، تقریبا همه نوع مجسمه یا شیء گربه‌ای پیدا می‌شود؛ از مجسمه‌های بزرگ تا جواهرات ظریف و پیچیده. این اشیاء پس از گذشت هزاران سال از زمان حکمرانی فراعنه بر نیل سالم باقی مانده‌اند. مصریان باستان تعداد زیادی از گربه‌ها را مومیایی می‌کردند و اولین مقبره‌های جهان برای حیوانات را ساختند. چرا گربه‌ها در مصر باستان از ارزش خاصی برخوردار بودند؟ به‌نقل از هرودوت، مورخ یونانی، احتمالا مصریان ابروهای خود را به نشانه‌ی احترام هنگام عزاداری برای گربه‌ی خانوادگی خود می‌تراشیدند.

براساس نمایشگاهی که سال ۲۰۱۸ درباره‌ی اهمیت گربه‌های مصر باستان در موزه‌ی ملی اسمیتسونیان واشنگتن برگزار شد، بخش زیادی از احترام به گربه‌ها از این باور سرچشمه می‌گرفت که مصریان باستان تصور می‌کردند خدایان و فرمانروایانشان از ویژگی‌های گربه‌ها برخوردار هستند. گربه‌ها خلق‌و‌خوی دوگانه‌ای دارند: از یک سو می‌توانند وفادار و مراقب و پرورش‌دهنده باشند و از سوی دیگر ستیزه‌جو و مستقل و تندخو.

ویژگی‌های مذکور گربه‌ها را به موجودات خاصی برای مصریان تبدیل کردند؛ به‌همین‌دلیل، مجسمه‌های زیادی از آن‌ها ساخته‌اند. اسفنیکس بزرگ جیزه با طول ۷۳ متر که چهره‌ی مرد و بدن شیر دارد، شاید مهم‌ترین نمونه از چنین یادواره‌ای باشد؛ گرچه در واقعیت مورخان دقیقا نمی‌دانند چرا مصریان دردسر حجاری اسفنیکس را به جان خریدند. همچنین، خدای نیرومند «ساخمت» به شکل سر شیر روی بدن زن به‌تصویر کشیده شده است. او خدای حمایتی به‌ویژه در لحظات گذار، از‌جمله طلوع و غروب است. خدای دیگری به نام «باستت» اغلب به‌صورت شیر یا گربه نمایش داده شده است که به‌باور مصریان باستان، گربه‌ها این خدا را تقدیس کرده‌اند.

گربه‌ها به‌دلیل توانایی شکار موش‌ها و مارها بسیار محبوب بودند. این موجودات بسیار ستایش می‌شدند؛ به‌طوری‌که مصریان باستان نام کودکانشان را براساس آن‌ها انتخاب می‌کردند. یکی از این نام‌های دخترانه «میت» (به‌معنی گربه) است. هنوز مشخص نیست گربه‌ها دقیقا چه زمانی در مصر اهلی‌ شدند؛ اما باستان‌شناسان مقبره‌هایی از گربه‌ها را کشف کردند که قدمتشان به ۳۸۰۰ سال پیش از میلاد می‌رسد.

پژوهش‌ها، تأثیرپذیری از گربه‌ها همیشه مثبت نبود و جنبه‌های شومی هم داشت. بین سال‌های ۷۰۰ پیش از میلاد تا ۳۰۰ میلادی، صنعت‌هایی به پرورش میلیون‌ها گربه با هدف قربانیو مومیایی شدن اختصاص یافتند تا مُرده‌ها در‌کنارشان دفن شوند. در پژوهشی که سال گذشته در مجله‌ی Scientific Reports منتشر شد، دانشمندان سیتی اسکن و اسکن اشعه‌ی ایکس را روی حیوانات مومیایی، از‌جمله گربه‌ها انجام دادند. بدین‌ترتیب، به چهره‌ی دقیقی از ساختار اسکلتی و مواد به‌کار‌رفته در فرایند مومیایی‌سازی گربه‌ها رسیدند.

دانشمندان متوجه کوچکی بیش‌از‌اندازه‌ی گربه‌ها شدند. ریچارد جانستون، مؤلف ارشد پژوهش و استاد پژوهش‌های مواد دانشگاه اسوانسی بریتانیا، درباره‌ی این موضوع می‌گوید:

گربه‌ی بررسی‌شده بسیار جوان بود و قبل از انجام اسکن متوجه این موضوع نشده بودیم؛ زیرا مقدار مومیایی زیاد بود و تقریبا ۵۰ درصد از اندازه‌ی گربه را تشکیل می‌داد. با بررسی صفحه‌نمایش متوجه شدیم گربه هنگام مرگ کمتر از پنج ماه داشته و گردنش شکسته است. این مشاهده کمی شوکه‌کننده بود. گویا در آن زمان قربانی‌کردن گربه‌ها امری نادر نبوده است و اغلب این موجودات را برای همین هدف پرورش می‌دادند. 

در آن زمان، گربه‌ها کاربردی صنعتی داشتند و مزارعی برای فروششان اختصاص یافته بود؛ به‌همین‌دلیل، بسیاری از موجودات زنده به‌عنوان نذر در راه خدایان مصر باستان قربانی می‌شدند. قربانی واسطه‌ای برای کمک‌خواستن از خدایان در پاسخ به نیازها و دعاهایشان بود. متأسفانه هنوز مشخص نیست چرا مردم به دفن‌شدن همراه‌ با گربه‌ها علاقه‌مند بودند؛ اما ارتباط بین احترام و شیفتگی به گربه‌ها مشخص شد.

پژوهش فوق در Live Sicence منتشر شد.

بزرگترین باغ وحش های دنیا را بشناسید

مراجعه به باغ وحش و بازدید از حیوانات مختلف و گونه‌های جانوری متنوع، یکی از تفریحات افراد و به ویژه گردشگرانی است که به شهر و یا کشور جدیدی سفر کرده اند.

حال اگر این سوال برایتان به وجود می‌آید که بزرگترین باغ وحش ها در چه کشورهایی قرار گرفته‌اند، باید بگوییم که تعدادشان بسیار زیاد است. در این بخش لیستی از بزرگترین باغ وحش های دنیا را تهیه نموده‌ایم که هم مساحت بزرگی دارند و هم تعداد جانوران بسیار زیادی را در خود جای داده‌اند.

باغ ‌وحش هنری دورلی- نبراسکا

باغ وحش هنری دورلی که به عنوان مهم‌ترین جاذبه‌ی گردشگری ایالت نبراسکا شناخته می‌شود. این باغ وحش، ۱۷۰۰۰ حیوان مختلف از ۹۶۲ گونه‌ی جانوری را در خود جای داده است و بدین ترتیب به یکی از کامل‌ترین باغ وحش های دنیا تبدیل شده است.

باغ وحش مسکو

باغ وحش پکن

باغ وحش پکن که یکی از بزرگ ترین باغ وحش های دنیا است، حیوانات بسیار متنوعی را در خود جای داده است. این حیوانات از ۴۵۰ نوع گونه‌ی جانوری خشکی‌زی و ۵۰۰ گونه‌ی جانوری دریایی انتخاب شده‌اند و قرار گرفتن آن‌ها در کنار هم، کلکسیونی کامل از حیوانات کره‌ی زمین را رقم زده است. اما لازم است بدانید که این باغ وحش شهرت اصلی خود را، مدیون گونه‌های کمیابی همچون پانداها است و سالانه افراد زیادی برای بازدید از این حیوانات راهی باغ وحش پکن در چین می‌شوند.

باغ وحش پکن

باغ جانورشناسی برلین

باغ جانورشناسی برلین که یکی از قدیمی‌ترین باغ وحش های کشور آلمان است، در سال ۱۸۴۴ افتتاح شده است و دارای مساحتی در حدود ۸۴ هکتار می‌باشد. این باغ وحش دارای بیش از ۱۷۰۰۰ حیوان از ۱۵۰۰ گونه‌ی جانوری مختلف می‌باشد و از تنوعی بی‌نظیر برخوردار است.

باغ جانورشناسی – برلین

باغ وحش برانکس نیویورک

این باغ وحش که به عنوان یکی از بزرگ ترین باغ وحش های کشور امریکا شناخته می‌شود، در سال ۱۸۹۹ افتتاح شده است. جالب است بدانید که ۴۰۰۰ حیوان از ۶۵۰ گونه ی جانوری مختلف در این باغ وحش زندگی می کنند که برخی از آن ها بسیار نادر و کمیاب و برخی دیگر در حال انقراض می باشند.

باغ وحش برانکس – نیویورک

باغ وحش تورنتو

این باغ وحش که یکی دیگر از بزرگ ترین باغ وحش ها دنیا است، به عنوان بزرگ‌ترین باغ وحش کشور کانادا نیز شناخته می‌شود و بیش از ۱۶۰۰۰ حیوان مختلف از ۴۹۱ گونه‌ی جانوری را در خود جای داده است. تنوع این حیوانات بسیار زیاد است و بازدید از آن‌ها به تمامی گردشگران توصیه می‌شود.

باغ وحش تورنتو

باغ وحش مسکو

باغ وحش مسکو نیز که به عنوان یکی از قدیمی‌ترین باغ وحش‌ های قاره‌ی اروپا شناخته می‌شود، در لیست بزرگترین باغ وحش های دنیا جای گرفته است و با دارا بودن ۶۰۰۰ حیوان مختلف از ۹۲۷ گونه‌ی جانوری، کلکسیونی کامل از حیوانات مختلف را به وجود آورده است. این باغ وحش در زمینی به مساحت ۵۳ هکتار شکل گرفته است و سالانه میزبان گردشگران بسیاری از سراسر دنیا می‌باشد.

 باغ وحش مسکو

مزرعه حیوانات جورج اورول تا حدود ۴۰ روز بعد به صورت یک گیم موبایل و پی‌سی جذاب عرضه خواهد شد

مزرعه حیوانات کتابی بسیار مشهور نوشته جورج اورول است که همیشه جزو کتاب‌های محبوب است و بارها تجدید چاپ شده است. تعداد ترجمه‌ها و شمارگان چاپ این کتاب به فارسی بسیار زیاد است و می‌توان برآورد کرد که یکی از محبوب‌ترین کتاب‌های فرنگی در ایران است و در بسیاری از منازل یافت می‌شود.

اما خبر جالب این است که این کتاب به زودی به صورت یک گیم موبایل عرضه خواهد شد. توسعه دهنده‌های گیم Reigns با همکاری Dairymen این کتاب را به صورت یک گیم موبایل و پی‌سی درآورده‌اند و در تاریخ ۱۰ دسامبر سال میلادی جاری منتشر خواهند کرد.

فعلا یک تیزر کوتاه ۲۲ ثانیه‌ای در مورد گیم منتشر شده که چیز خاصی در مورد گیم‌پلی در آن فاش نمی‌شود.

فقط می‌شود حدس زد که شما در نقش یک حیوان دلخواه بازی را باید شروع کنید و به تدریج پیش ببرید. یعنی شما با یک بازی استراتژیک روبرو خواهید بود. شما می‌توانید با سوء استفاده از شعار همه برابرند، دیکتاتوری راه بیندازید و یا شاید هم بتوانید علیه خودکامه‌ها شورش کنید و قدبرافرازید! در هر صورت مواظب باشید!

اگر می‌خواهید که بلافاصله بعد از عرضه این گیم، بازی‌اش کنید به سایت گیم مزرعه حیوانات بروید و ایمیل خود را وارد کنید تا به شما یادآوری شود.

اخته کردن الاغ همسایه بدون دستمزد!

یک روز دم درب خانه‌ام ایستاده بودم که یکی از همسایه‌ها مرا دید؛ خودش را به من رساند و گفت «آقای دکتر، عرضی داشتم». گفتم «بفرمایید». گفت « الاغ نری همراه گله گوسفندم است که سایر الاغ‌های من را اذیت می‌کند؛ آنها را دنبال می‌کند و گاز می‌گیرد و زخمی می‌کند». گفتم «بایستی او را اخته کنی تا از شرارتش کم شود». گفت «برنامه‌ای تنظیم کن تا این کار را انجام دهیم.».

وقتی را به او اختصاص دادم. سپس راهی محل گوسفندداری شدیم. سر راه از داروخانه داروی بی‌حسی، نخ بخیه و وسایل جراحی و آنچه لازم بود تهیه کردم، تا اینکه بعد از حدود یک ساعت به محل دامداری رسیدیم.

الاغ را به من نشان داد که هر چه به او نزدیک‌تر می‌شدم، حسم بر این بود که دامدار راست می‌گوید و این الاغ واقعاً شرارت خاصی داشت!

گفتم «هر چه چوپان داری صدا کن تا او را بخوابانیم». چون داروی بی‌هوشی عمومی نداشتم، به شکل موضعی عمل کردم. او را خواباندیم و دست و پایش را محکم بستیم که لگد نزند. چوپان‌ها هم روی بدن الاغ نشسته بودند که بلند نشود. بعد داروی بی‌حسی به چند ناحیه کیسه اسکروتوم در مسیر برش تزریق کردم و آماده برش شدم. بعد از دسترسی به بند کیسه بیضه که شامل عروق و اعصاب و لیگامان بود، به هر طریقی بود آنها را آزاد کردم تا با پنس «بوردیزو» طی دو مرحله آن را خون‌بندی و سپس قطع کنم.

در همین اثنا که چوبان‌ها روی دست و پای الاغ نشسته بودند، یکی از کارگرها از دور داد زد «ارباب، گوسفندها وارد انبار جو شدند»! یک آن صاحب دام به چوپانان گفت «الاغ را رها کنید؛ برویم به سمت گوسفندها که بدبخت شدیم؛ الان است که میش‌ها جو زده شوند و تلفات بدی بدهیم».

ناگهان همه الاغ را رها کردند و رفتند و حیوان را که کیسه بیضه‌اش باز شده بود، رها کردند. حیوان شروع به دست و پا زدن کرد و می‌خواست از جای خود بلند شود که سریعاً از جایم بلند شدم و یک پایم را روی دست و پای الاغ گذاشته و پای دیگرم را هم روی شکم حیوان گذاشتم که نتواند از جایش بلند شود و به هر طریقی بود، به تنهایی مهارش کردم که حیوان بلند نشود.

سپس به همان حالت ایستاده با کمک پنس بوردیزو عروق را خون‌بندی و سپس بند بیضه را بریدم. چون حیوان تقلا می‌کرد که بلند شود، کمی عجله کردم و عروق بیضه را قبل از خون‌بندی کامل قطع کردم که شروع به خونریزی کرد و من هم هرچه باند استریل داشتم، داخل کیسه چپاندم و بعد هم چند بخیه منفرد زدم و دست و پای الاغ را باز کردم.

وقتی دامدار بازگشت، با عصبانیت فریاد زدم «چرا در حین عمل الاغ را رها کردید؟». گفت «میش‌ها که به انبار هجوم آوردند برایم ارزش داشت، گور بابای این الاغ؛ هیچ ارزشی برایم ندارد». گفتم «بعد از سه چهار روز من را مجدداً به اینجا می‌آوری که تامپون‌ها را در بیاورم». برای جلوگیری از عفونت هم چند پنی‌سیلین و ضد التهاب برایش نوشتم.

بعد از پنج روز هرچه انتظار کشیدم که دامدار بیاید ولی نیامد. دلم به حال الاغ سوخت که مبادا تامپون‌ها باعث چرکی شدن کیسه بیضه شوند. سوار ماشینم شدم و بعد از یک ساعت چرخیدن در بیابان، سرانجام محل دامداری را پیدا کردم.

دیدم الاغ سرپا ایستاده و کسی هم نیست. فریادی زدم تا یکی از چوپان‌ها آمد. به او گفتم بایستی الاغ را مجدداً بخوابانبم تا تامپون‌ها را خارج کنم. سپس دو نفری حیوان را خواباندیم. بعد از باز کردن بخیه‌ها تامپون را خارج کردم و دیگر اثری از خونریزی نبود. خدا را شکر کردم که نتیجه کارم خوب بوده است. سپس مجدداً بخیه زدم و سوار ماشین شده و به خانه‌ام برگشتم.

بعدها دامدار را به طور اتفاقی دیدم و اصلاً به روی خودش نیاورد که آن روز شما برایم چکار کردی. از دامدار جویای سلامتی الاغ شدم. گفت «دیگر شرارت نمی‌کند و آرام شده است»؛ و من هم خوشحال از اینکه یه کیس جراحی را با موفقیت پشت سر گذاشتم و خیلی به فکر دستمزدش نبودم.

خاطره از دکتر محمد فردوسی / حکیم مهر

سگ خودکفایی که هر روز به تنهایی با اتوبوس به پارک می رود

سگ بسیار خودکفایی به نام اکلپس هر روز صبح خانه اش را به تنهایی ترک می کند. او یک هدف دارد: اینکه خودش را به پارک سگ های مرکز شهر در قلب سیاتل برساند.

آن هایی که هر روز در خیابان های سیاتل در رفت و آمدند اکلپس را به خوبی می شناسند و علاقه ی زیادی به این سگ خودکفا پیدا کرده اند. اکلپس را حالا الهام بخش می دانند و از او به عنوان «زنی مستقل» یاد می کنند. این سگ ماده از نژاد ماستادور (نیم ماستیف و نیم لابرادور) است.

اکلپس هر روز مثل یک دختر خوب صبورانه در ایستگاه اتوبوس نزدیک خانه اش منتظر می ماند. وقتی اتوبوس می رسد، سوار می شود و طرفدارانش به استقبالش می روند.