اسبهای ایرانی از جنبههای گوناگونی مانند نژاد، اصالت و زیبایی در نوع خود منحصربهفرد هستند. اسبهای ایرانی نژادهای متعددی دارند که با آمیزش مصنوعی و طبیعی به وجود آمدهاند. در گذشته دسترسی کشور ایران برای خرید اسب محدوده بوده است. ازاینرو، ایرانیها مجبور به پرورش اسب در مناطق زندگی خود با توجه به شرایط آب و هوایی موجود شدند. به این ترتیب ایران بعدها به زادگاه پرورش اسب در دنیا مشهور شد.
نژاد اسبهای ایرانی هریک براساس تاریخچه و خصوصیاتی که دارند نامگذاری شدهاند که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
نژاد اسب کردی
اسبهای کردی را بهخاطر ظاهر زیبایی که دارند میشناسند. اجداد آنها به «نسایی» معروف هستتند. «نسایی» نام جلگههایی است که این اسبها در آن جا پرورش پیدا کردهاند. اسبهای کرد به تغذیه کمی نیاز دارند و به استقامت بالا مشهور هستند. بهطوری که در نواحی سرد کوهستانی از این اسبها برای عبور از مناطق صعب العبور و امداد و نجات بهجای وسایل نقلیه دیگر استفاده میشود. نژاد اسب کردی یکی از نژادهای باارزش و اصیل ایرانی است که در دنیا نیز بسیار مشهور شده است.
اسب خزر
اسب خزر که آن را با نامهایی همچون «اسبچه خزر» و «اسب کاسپین» میشناسند، بیش از ۳۰۰۰ سال قدمت دارد و نهتنها در ایران، بلکه درجهان بهعنوان یکی از قدیمیترین اسبهای دنیا شناخته میشود. جالب است بدانید کارشناسان، نژاد این اسب را به دوران قبل از تاریخ نسبت میدهند و ادعا میکنند استخوانهای اجدادشان را در کنار حیوانات منقرض شدهای مانند دایناسورها پیدا کردهاند. نژاد اسب عرب نیز با وجود قدمت زیاد آن، به نژاد اسب خزر برمیگردد.
در تاریخ کشور ما نیز این اسب حضور پر رنگی دارد و پادشاهانی مثل داریوش وکوروش هخامنشی با بستن این اسب به ارابه به شکار میپرداختند. تا سالهای زیاد، افرادی گمان میکردند این اسب منقرض شده است؛ اما بعدها مشخص شد در منطقه خزر شهر آمل تعدادی از این نژاد خاص هنوز پرورش پیدا میکنند.
اسب عرب یا اسب اصیل در زمره نژادهای اسب سبک جهان است و به منطقه خاور میانه تعلق دارد. دلیل نامگذاری این اسب ایرانی به اسب عرب، به این دلیل است که در گذشته کشور ما بسیار پهناور بوده و کشورهای عربی کنونی نیز جزو خاک ایران محسوب میشدند.
اسبهای عرب را از روی شکل سر و دم بلند آنها میتوانید تشخیص دهید. این اسبها در گذشته توسط بازرگانان یا بهخاطر جنگ به نقاط دیگر جهان راه پیدا کردند. اسب عرب را بهخاطر سرعت، فرمانپذیری و قدرت تحمل بالایی که دارد، با اسبهای نژاد دیگر آمیزش میدهند تا این ویژگیها به نژادهای دیگر نیز منتقل شود. از دیگر ویژگیهای اسب عربی به هوش سرشار، حساسیت، زیرکی و خونگرم بودن آن میتوان اشاره کرد.
اسب قره باغ که آن را جزو اسبهای باستانی ایران میدانند، از لحاظ ویژگیهای ظاهری و ژنتیکی نسبت به سایر اسبهای ایرانی وضعیت مناسبتری دارد؛ اما بهعنوان نژاد اسب ایرانی تاکنون ثبت جهانی نشده است. این اسبها در مناطق کوهستانی زندگی میکنند، جثهای متوسط دارند و عضلات آنها متناسب با زندگی در شرایط کوهستانی است. از اسبهای قره باغ در ورزشهای چوگان، کالسکهرانی و آموزش سوارکاری به کودکان و نوجوانان استفاده میشود.
اسبهای تالشی بهخاطر مقاومت بالایی که از خود نشان میدهند، در مسیرهای سراشیبی از آنها استفاده میشود. مردم تالش برای انجام کارهای خود از آنها استفاده میکنند. شاید برایتان جالب باشد بدانید در فصولی از سال که نیازی به وجود اسبها نیست و محلی برای نگهداری و تمرین دادن آنها وجود ندارد، مردم آنها را در شالیزارها آزاد میکنند و تعداد زیادی از این اسبها بعدها براثر تصادف جانشان را از دست میدهند.
این اسب همانگونه که از نامش پیدا است، در منطقه سیستان و بلوچستان زندگی میکند؛ ولی بهخاطر سهلانگاریهای صورت گرفته در معرض انقراض قرار دارد و تنها تعداد کمی از آن در مرزهای سیستان و بلوچستان باقی مانده است. اسبهای سیستانی برخلاف سایر نژادهای اسب ایرانی، خون سرد هستند. آنها عضلاتی قوی و توانمند و وزنی سنگین داشته و آرام، صبور و فرمانبردار هستند. از اسب بلوچ برای کارهایی مثل بارکشی و مراسمهای محلی سیستان و بلوچستان استفاده میشود.
اسبهای دره شوری یکی از زیباترین و بااصالتترین اسبهای ایرانی هستند. اسناد تاریخی نشان میدهند که اولین بار عشایر و اقوام بیابانگرد آنها را رام کردهاند. این اسبها، حاصل آمیزش مصنوعی و طبیعی اسبهای فلات ایران هستند. اسبهای درهشوری بهخاطر دم برافراشته و زیبایشان مشهور هستند و اسب موردعلاقه سوارکاران محسوب میشوند.
اسب ایرانی ترکمن
اسب ایرانی ترکمن، یکی از اسبهای محبوب در طول تاریخ کشورمان است و پادشاهانی مثل داریوش هخامنشی از علاقهمندان به این نژاد اسب ایرانی بودهاند. بعضی کتابها نوشتهاند سپاه داریوش هخامنشی بیش از سی هزار راس اسب ترکمن داشته است.
نژادهای اسب ترکمن را در سه گروه جای دادهاند:
یموت نام کوچ نشینانی است که جزو طایفه ترکمنها بودند. مردم ترکمنی که ساکن شهرهای گنبد کاووس، آق قلای بندر ترکمن و گمیشان هستند، طایفه کوچ نشینان ترکمن را تشکیل میدهند. آنها در زمان کوچ برای عبور از مناطق صعب العبور، نیازمند اسبهایی قدرتمند بودند. بنابراین اسبهای ترکمن را با اسبهای عرب و فلات ایران آمیزش دادند. بهگونهای که برخی از ویژگیهای اسب عرب را بهوضوح در نژاد یموت اسبهای ترکمن میتوان دید. اسبهای یموت خود در دو تیره «یمر علی» و «گتمن» جای میگیرند.
در گذشته کشور ایران بسیار پهناور بوده و ترکمنستان امروز نیز بخشی از خاک کشور ما بوده است. نژاد اسبهای آخال تکه نیز در روستایی در دل کویر با نام آخال به وجود آمدهاند. ازاینرو، این نژاد اسب را اصالتا ایرانی میدانند. آخال تکه علاوه بر ایران، در کشورهایی مانند روسیه و ترکمنستان نیز پرورش پیدا میکند.
این نژاد اسبها حاصل آمیزش اسبهای سیلمی عرب با اسبهای مادیان آخال تکه هستند. اسبهای نژاد چناران ویژگیهایی دارند که در کمتر نژادی میتوانید آنها را پیدا کنید. آنها سازگاری بالایی در شرایط سخت از نظر آب و هوایی، بیماری، تغذیه و... از خود نشان میدهند. از لحاظ رفتاری، بیشترین میزان شباهت را به اسبهای عربی دارند. اسبهای نژاد چناران همچنین یکی از مشهورترین اسبهای سوارکاری در آسیا محسوب میشوند. دیر بالغ بودن، ویژگی مشترک تمام اسبهای ترکمن است و نژاد چناران نیز از این قائده مستثنی نیست. همچنین اسبهای نژاد چناران عمر مفید و ورزشی بالاتری نسبت به اسبهای یموت و آخال تکه دارند و بهترین گزینه برای رشته سوارکاری محسوب میشوند.
تجارت و پرورش اسب در سالهای اخیر در کشور ما بهواسطه پر سودن بودن آن، رونق بسیاری داشته است. اسبها را براساس فاکتورهای مختلفی مانند نژاد، مسابقهای یا باربری بودن، اصالت، ویژگیهای فردی و... دستهبندی میکنند. قیمت اسب در ایران بهدلیل نبود نهاد ناظر و جولان گسترده دلالان در بازار، بهصورت سلیقهای تعیین میشود و سقفی برای آن نمیتوان در نظر گرفت. قیمت اسبهای کرد، عرب و دره شور موجود در بازار از ۴۰ میلیون تومان شروع میشود و در بعضی موارد به بیش از ۵ میلیارد تومان نیز میرسد.
جهت تشخیص آبستنی می توان از سه روش زیر استفاده نمود:
1_ آزمایشات سرولوژیکی : در این روش می توان در همان روزهای اول به آبستنی پی برد.
2_ سونوگرافی : این روش در دو هفته اول کاربرد دارد.
3_ روش لمس از طریق رکتال : کاربردی ترین روش تشخیص آبستنی روش رکتال است که معمولاً از ۶ هفتگی به بعد قابل استفاده می باشد.
به طور کلی جهت تشخیص آبستنی به دو گونه تغییرات در دام باید توجه داشت:
1) مشاهده علائم خارجی آبستنی:
این علائم عبارتند از عدم فحلی گاو پس از ۲۱ روز – رشد پستان – افزایش قطر عروق تغذیه کننده پستان – افزایش وزن بدن گاو و فرورفتگی اطراف دم به علت فعالیت هورمون Relaxin بر روی لیگامنتهای ناحیه لگن که به این حالت Sin King نیز می گویند.
2) مشاهده علائم داخلی آبستنی
برای مشاهده علائم داخلی می بایست از روشی موسوم به توشه رکتال استفاده نمود.
باید توجه داشت که هیچگاه قبل از اخذ کامل تاریخچه از دامدار اقدام به این عمل ننماییم.
علائمی که در تشخیص قطعی آبستنی می بایست مورد توجه قرار گیرند عبارت است از:
الف) لمس Amniotic Vesicle :
در این حالت که برای تشخیص آبستنی در ۵۰ – ۳۰ روزگی کاربرد دارد، در شاخ رحم یک برجستگی به اندازه یک زرده تخم مرغ قابل لمس می باشد. بعد از این محدوده زمانی و به علت بزرگ شدن بیش از حد آن، دیگر نمیشود از این روش استفاده نمود.
ب) بزرگ شدن شاخ رحم:
در حیوانات تکزا عدم تقارن شاخهای ر حمی یکی از مهمترین و بهترین علائم تشخیص آبستنی می باشد . البته می بایست آبستنی را از حالت آبسه رحمی و پیومترا تفریق داد.
ج) لمس پردههای جنینی:
یکی از بهترین علائم تشخیص آبستنی لمس پرده های جنینی می باشد به صورتی که این پرده ها بین دو انگشت دست سر می خورد.
د) Whirring و Fremitus:
در ۶ – ۵ ماهگی عروق خونی رحمی میان، در شفت ایلیوم یک حالت تموج و نبض مانند دارد که ناشی از عبور خون می باشد که به خوبی قابل لمس است.
در ماه آخر آبستنی قطر این رگ به حدود ۲ سانتی متر می رسد. دیواره این رگ نازک می شود و در نتیجه عبور خون حالت نبض مانند قابل لمس می باشد که به آن whirring می گویند.
این حالت در هر دو طرف وجود دارد ولی بیشتر در سمتی قابل مشاهده می باشد که آبستنی در آن رخ نداده است.
جزئیات تغییرات Genitalia در گاو:
1) ۳-۱ ماهگی:
مهمترین علامت در این فاصله زمانی، عدم تقارن شاخ رحم می باشد. در این حالت رحم به شکل یک بادکنک است و حاوی مایعی می باشد که زیر دست لمس می شود . این برجستگی در سطح پشتی شاخ رحم بسیار واضح می باشد که به آن Dorsal Badge می گویند.
همچنین لمس پرده های جنینی بین دو انگشت دست یکی دیگر از معیارهای مهم تشخیص آبستنی می باشد. در این زمان Amniotic Vesicle مدور و به اندازه زرده یک تخم مرغ می باشد.
2) ۳-۵ ماهگی:
علامت مشخص دیگر Ballot کردن جنین از ۵/۲ ماهگی به بعد می باشد که عبارت است از زدن ضربه آرام به ناحیه پشتی رحم دارای تونی سیته و حس کردن جسم سخت در دیواره داخلی رحم.
3) ۶-۵ ماهگی:
در این زمان دیگر نمی توان رحم را لمس نمود زیرا رحم به داخل محوطه شکمی می رود و تنها می توان ابتدای رحم و دهانه آن را لمس آرد . در نتیجه مهمترین علامت تشخیص در ۶-۵ ماهگی تغییر موقعیت محل رحم با تو جه به تاریخ تلقیح می باشد.
در این زمان از لمس تریل یا whirring که همان لمس عبور جریان خون از رگ افزایش حجم پیدا شده است (که به این حالت فش فش کردن هم می گویند) نیز می توان استفاده نمود.
همچنین می توان جهت تشخیص آبستنی از لمس placentum نیز استفاده نمود:
– در ۵ ماهگی در حدود ۵- ۵/۴ سانتی متر می باشد.
– در ۶ ماهگی در حدود ۶ سانتی متر می باشد.
– در ۷ ماهگی در حدود ۹-۸ سانتی متر می باشد.
امروزه گاوهای شیرده از لحاظ ژنتیکی به گونه ای آماده سازی شده اند تا بتوانند مقدار زیادی شیر تولید کنند. نیاز به مصرف و هضم مقدار زیادی خوراک نیز در کنار این تولید بالای شیر وجود دارد. در گله های شیرده به علت انتخاب ژنتیکی که برای تولید بیشتر شیر صورت می گیرد و همچنین تغییر جیره های غذایی و تبدیل آن ها به جیره ای باانرژی بیشتر که فیبر موثر موجود در آن ها نیز کمتر است، جابجایی شیردان بیشتر اتفاق می افتد. تقریبا 5 درصد از گاوهای شیرده پربازده دچار جابجایی شیردان می شوند.
شیردان، معده "واقعی" نشخوارکنندگان است و می توان آن را با معده حیوانات تک معده ایقابل مقایسه است. شیردان ارگانی کوچک نیست و می تواند 27 لیتر مایع را در خود جا دهد؛ با این حال، در مقایسه با 180 لیتری که در رتیکولوم شکمبه جا می شود، کوچکتر به نظر می آید. شیردان که در سمت راست و در امتداد انتهای شکمبه قرارگرفته است می تواند به دلیل تغییرات در پُری شکمبه یا اندازه آن و جایگاه ارگان های داخلی، حرکت یا جابجایی وضعیت را تحمل می کند.
مهم ترین علت جابجایی شیردان، تغییراتی است که به دلیل زایمان یا مصرف خوراک به وجود می آید. هر چه شکمبه مدت زمان بیشتری پر بماند، امکان جابجایی شیردان کمتر می شود. با این حال، گاو در زمان زایمان با جابجایی شیردان، بیرون دادن گوساله، جفت و مایع مربوط به آن احساس خلا بزرگی می کند. ارگان ها تغییر مکان می دهند و شیردان می تواند از محل عادی خود لیز بخورد.
به علاوه، گاوها اغلب به دلیل زایمان مصرف خوراکشان کمتر می شود که این امر می تواند موجب شود که شکمبه راحت تر از محل اصلی خود سر بخورد. کتوزیس که در ماه های اول شیردهی رخ می دهد می تواند درکاهش مصرف خوراک و افزایش احتمال جابجایی شیردان نقش داشته باشد. تقریبا 80 درصد موارد جابجایی شیردان در اولین ماه شیردهی اتفاق می افتد. جابجایی به سمت چپ که در آن شیردان، سمت چپ شکمبه را به سمت بالا می کشد، اتفاقی بسیار رایج است و 80 درصد جابجایی های شیردان را شامل می شود.
علائم
اولین علائم جابجایی شیردان، کاهش مصرف خوراک، بی توجهی در رفتار و کاهش تولید شیر است. مقدار مدفوع تولید شده نیز ممکن است کاهش پیدا کند و مایعات موجود در آن نیز از زمان عادی بیشتر باشد. ضربان قلب و تعداد تنفس،عادی باقی می ماند. بهترین آزمایش تشخیصی، "پینگ تست" می باشد. اگر با گوشی پزشکی آزمایش پینگ تست انجام شود می توان با زدن ضربه به آن محل صدای غژ را شنید. زمانی که شیردان جابجا شود، گاز تولید می شود زیرا جریان منظم به دلیل چرخیدن دوازدهه کاهش یافته است. گاهی جابجایی شیردان می تواند با "چرخاندن" گاو یا دواندن آن اصلاح شود و بدین ترتیب ارگان ها تحریک شوند تا به جایگاه عادی و اصلی خود برگردند. زمانی که گاو معاینه می شود و احتمال جابجایی شیردان در آن وجود دارد، جراحی رایج ترین روش درمانی محسوب می شود. جراحی می تواند با تکنیک هایی با کمترین خطر انجام شود؛ اما همه جراحی ها خطری را به همراه دارند و گاو بعد از جراحی نیز یک دوره ریکاوری نیاز دارد که در آن زایش گاو ، و در صورت درمان با آنتی بیوتیک ها، شیر تولیدی آن بسیار ضعیف است.
پیشگیری
بهترین راه پیشگیری، مصرف خوراک مناسب است. پری شکمبه و در جریان بودن مداوم مواد، به حفظ و نگهداری شکمبه و شیردان در موقعیت صحیح خود کمک می کند. متاسفانه، مواقعی وجود دارد که مصرف مداوم امکان پذیر نمی باشد. علاوه بر مسائلی که در مورد زایمان وجود دارد، گاو غذا خوردن خود را متوقف می کند که علت آن بیماری، چالش های مایکوتکسین و تغییرات جیره غذایی است. حتی آب و هوا نیز می تواند بر مصرف خوراک تاثیرگذار باشد. برخی تصمیمات مدیریتی می تواند وقفه مصرف خوراک را کاهش دهد.
خلاصه
جابجایی شیردان در فارم های لبنی به دلیل تغییرات ژنتیکی و برنامه های خوراک بسیار رایج است. مدیریت و برنامه های خوراک دهی که پری شکمبه را از طریق مصرف ماده خشک مناسب تضمین می کنند و نبود انرژی را نیز کاهش می دهند، به کاهش تعداد گاوهایی که جابجایی شیردان داشته اند نیز کمک می کنند.
بیماری تیلریوز (Theileriosis) در ایران بنام زردی معروف است، بیماری انگلی خونی است و بعنوان بیماری مشترک بین انسان و دام تلقی نمیشود. ولی بعلت تغییراتی که در گوشت ایجاد میکند، گوشت دامهای آلوده غیرقابل مصرف میباشد.
این بیماری بیشتر در گاو دیده میشود و گاوهای اصیل نسبت به گاوهای بومی حساسیت بیشتری دارند. بیماری در گوسفند و بز هم دیده میشود و بیشتر در فصول گرم که فعالیت کنهها زیاد است مشاهده میشود.
نشانههای بالینی بیماری تیلریوز در دامها (گاو) چیست؟
تب، عدم اشتها، عدم نشخوار، کم خونی، لاغری، زردی مخاطات چشم، کاهش تولید شیر و گوشت، نقاط خونریزی روی مخاط چشم، تورم غدد لنفاوی پیش کتفی که به شکل خیاری کوچک در جلو کتف قابل لمس است، بی حالی و فلجی و در نهایت مرگ از نشانههای بیماری است.
نشانههای بیماری تیلریوز در روی لاشه چیست؟
زردی گوشت دام، زرد بودن رباطات که عضلات را بهم متصل میکند، خونریزی در روی عضله قلب، تورم غدد لنفاوی، خشکی هزارلا، انباشتگی شکمبه و خونریزی در شیردان از نشانههای بیماری در لاشه هستند.
تشخیص بیماری تیلریوز چگونه است؟
از روی نشانههای بالینی میتوان به وجود بیماری مشکوک شد. ولی برای تشخیص قطعی آن باید گسترش خون تهیه کرده و بعد از رنگ آمیزی با گیمسا، در زیر میکروسکوپ اشکال مختلف تیلریا را در داخل گلبولهای قرمز (اریتروبلاست و لکوسیتها ) مشاهده کرد.
راههای پیشگیری از بیماری تیلریوز چیست؟
عمدهترین روش پیشگیری از این بیماری رعایت بهداشت، استفاده از محل نگهداری دام مناسب و سمپاشی اماکن دامی و یا شعله دادن آنها و مبارزه با کنهها میباشد.
توصیه میشود جایگاه دام از سنگ، سیمان و آهن با پوششهای پلاستر سیمانی باشد. جمعآوری کود و فضولات و پوشاندن آنها و حمل مرتب به خارج از جایگاه، جمع آوری و خارج ساختن کاه و کلش و خوراک باقیمانده دام نیز اهمیت دارد.
جایگاه هرچه نور بیشتری داشته باشد آلودگی کمتر است، سمپاشی مرتب جایگاه دام با سموم ضد کنه در فصول و زمانهای مناسب اهمیت زیادی در پیشگیری دارد.
روش دیگر پیشگیری تزریق واکسن تیلریوز است که معمولا در ازت مایع تا منهای 79 درجه سانتیگراد نگهداری میشود. واکسن در فصول سرد و موقعی که کنهها فعالیتی ندارند و در دامهای غیر آبستن ترزیق میشود و تا مدت یکسال ایمنی ایجاد میکند.
درمان بیماری تیلریوز چیست؟
استفاده از داروهای ضد انگل تیلریا مثل بوپارواکن مطابق دوز درمانی و استفاده از یک آنتیبیوتیک وسیعالطیف و ضد التهاب
عامل بیماری سیاه زخم یا شاربن
عامل بیماری نوعی باکتری میلهای شکل میباشد که جزء باکتریهای هوازی و هاگدار ردهبندی میشود. این باکتری در هنگام مرگ در خون و تمام ترشحات بدن دام وجود دارد.
این باکتری در معرض هوا در مدت چند ساعت تبدیل به هاگ شده و در خاک بین 40 الی 60 سال میتواند زنده بماند و خاصیت بیماریزایی خود را حفظ کند به همین علت نبایستی لاشههای دامهای تلف شده مشکوک، مورد کالبد شکافی واقع شود و باید بطور صحیح لاشه را از بین برد.
طرز انتقال بیماری شاربن در دامها
منشاء بیماری خاک مناطق آلوده میباشد و سال هایی که هوا گرم و مرطوب است مستعد بروز بیماری شاربن در دامها میباشد به هنگام چرا در مراتع آلوده و یا آب و علوفه آلوده، هاگ شاربن وارد دستگاه گوارش شده و در صورت حساس و غیر ایمن بودن دامها موجب بیماری میگردد.
برخی معتقدند خراشهای موجود در دهان موجب تسهیل ورود هاگ به بدن میشود. گزش خرمگس نیز به ویژه در تکسمیها یکی از راههای انتقال بیماری میباشد.
علائم بیماری شاربن یا سیاه زخم
مرگ ناگهانی در موارد حاد، تب شدید تا 42 درجه سانتیگراد، در موارد حاد که با بیاشتهایی، استاز دستگاه گوارشی، درد شدید، ادرار خونی و اسهال خونی تداوم مییابد.
دامهای آبستن ممکن است سقط نمایند و شیر دامهای شیرده بطور ناگهانی کاهش مییابد و ممکن است غیرطبیعی و خونآلود باشد. تورم ناحیه گردن و زیر شکم نیز ممکن است مشاهده گردد.
افسردگی شدید، تنفس سریع و عمیق و تشنج و نهایتاٌ منجر به مرگ میشود. دوره بیماری در موارد حاد 24 تا 48 ساعت است.
علائم پس از مرگ
- خروج خون تیره رنگ و قیر مانند از سوراخهای طبیعی بدن که از مهمترین خصوصیات این خون لخته نشدن آن میباشد.
- بزرگ شدن طحال و لجنی شدن آن در موارد کالبد گشایی اتفاقی ممکن است دیده شود.
دامهای حساس به بیماری شاربن
عموماً گاو، گوسفند، بز و اسب حساسترین دامها در برابر بیماری میباشند. خوک، سگ و گربه مقاومت مشابهی دارند. بنظر میرسد بیماری در نشخوارکنندگان (گاو، گوسفند و بز) به اشکال فوق حاد و حاد، در اسب به شکل حاد و در گربه و خوک بشکل تحت حاد بروز مییابد. شترمرغ نیز نسبت به سایر پرندگان از حساسیت بیشتری برخوردار میباشد.
راههای پیشگیری و درمان سیاه زخم
درمان بیماری در موارد فوق حاد و حاد تقریباً غیرممکن است. اما برای پیشگیری از بیماری در دامهای اهلی (علفخواران) حداقل یکبار در سال در مناطق آندمیک واکسیناسیون همگانی بایستی انجام شود.
پیشگیری از سیاه زخم
1- از دستکاری خاک و کود حیوانات پرهیز شود.
2- حتیالمکان از دستکاری پوست و پشم حیوانات خودداری شود.
3- چناچه حیوانی مشکوک به سیاه زخم میباشد. از دست کاری و کشتار دام خودداری و سریعاً به مراکز دامپزشکی موضوع را اطلاع دهید.