شواهد فسیلی نشان میدهد تمساحهای امروزی شباهت زیادی با تمساحهای عصر دایناسورها دارند و پژوهشگران علت آن را بررسی کردهاند.
یکی از ماندگارترین استعارهها در مورد تمساح، توصیف آن بهعنوان «فسیل زنده» است. آنها خونسرد هستند، حرکتی آهسته دارند و فلسدار هستند، بنابراین مانند چیزی به نظر میرسند که میتوان در مورد دایناسور تجسم کرد. مانند بسیاری از کلیشهها، در این مقایسه عنصری از حقیقت یافت میشود. تمساحهای ۲۰۰ میلیون سال پیش به طرز شگفتآوری شبیه تمساحهایی بودهاند که امروزه میشناسیم. اما چرا تمساحسانان امروزی از جمله تمساح، الیگیتور (تمساح پوزه پهن) و کایمن طی چنین بازه زمانی گستردهای اینقدر کم تغییر کردهاند؟
در پژوهشی که بهتازگی منتشر شده و The Conversation به آن پرداخته شده است، پژوهشگران تلاش کردهاند با استفاده از مدلسازی پیشرفته تکاملی به این سؤال پاسخ دهند.
خویشاوندان تمساحها مدت بسیار طولانی وجود داشتهاند و بقایای فسیلشده آنها در سنگهای اوایل دوران ژوراسیک یافت شده است؛ یعنی در حدود ۲۰۰ میلیون سال قدمت دارند. اما تمساحهای عصر دایناسورها اغلب به طرز شگفتانگیزی مانند تمساحهای امروزی به نظر میرسند.
همهی اشکال امروزی تمساحها دارای پوزهی بلند، دم قوی، پوست زرهپوش و راه رفتن خاص هستند و بسیاری از اشکال فسیلی شباهت بسیاری به هم دارند. تغییر نکردن این موجودات در این مدت طولانی خصوصا با توجه به تنوع بسیار زیاد حیوانات امروزی که در فواصل زمانی بسیار کوتاهتری تحقق یافته، بسیار غیر معمول است. برای مثال، پرندگان حقیقی برای اولین بار، میلیونها سال پس از اولین تمساحها در رکوردهای فسیلی ظاهر شدند؛ اما امروزه حدود ۱۰ هزار گونه پرندهی مختلف از مگس مرغ تا شترمرغ وجود دارد.
تمساحسانان فقط ۲۵ گونه دارند و بهجز برخی تفاوتها در شکل جمجمه، کاملا شبیه هستند. این یکنواختی غلطانداز است و بستگان غیر عادی و ناآشنای بیشتری در رکوردهای فسیلی شناسایی شده است که شامل دوندگان سریع، شناگران اقیانوسپیما، گودالکنها، دوپایان و گیاهخواران میشود.
تمساح فیلیپین یکی از ۲۴ گونهی تمساحسان است که امروزه زندگی میکند.
پژوهشگران با مقایسه دادههای اندازه بدن فسیلهای تمساح، مدل تکاملی برای تجزیهوتحلیل خود ایجاد کردند. این دادهها همراهبا روابط تکاملی گونهها آنها را قادر ساخت روند تکامل اندازه بدن را در طول زمان مشخص کنند. سپس آنها توانستند این مسیر را با تاریخ فسیلها تطابق بدهند و سنجهای از تغییر اندازه بدن به ازای واحد زمان یعنی نرخ تکاملی آنها به دست آوردند. حاصل این محاسبات، سنجهای از نرخ تکاملی برای هرگونه مورد مطالعه بود و توزیع این نرخها نشاندهندهی بینش جدیدی در مورد نحوهی تکامل تمساحها فراهم کرد.
اکثر گونههایی که مورد بررسی قرار گرفتند، با سرعت بسیار کمی در حال تکامل بودند و تعداد انگشتشماری از آنها سرعت تکامل بیشتری داشتند. گونههای دارای سرعت تکامل بالاتر بهطور مستقل ظاهر نمیشدند؛ بلکه معمولا همراهبا هم و در شرایط اقلیمی گرمتر ظاهر میشدند.
الگویی که در آن نرخهای تکاملی پایین در موارد نادر در پی بروز تغییرات تکاملی زیاد میشود، «تعادل نقطهای» نام دارد. این همان چیزی است که وقتی تکامل به جای عوامل درونی مانند انتخاب جنسی یا رقابت تسلیحاتی شکارچی و شکار، با عوامل خارجی نظیر انقراض جمعی یا تغییرات اقلیمی هدایت میشود، انتظار داریم ببینیم. تعادل نقطهای به این معنا است که ارگانیسمها وضعیت بهینهای پیدا میکنند و در آن حالت باقی میمانند تا زمانیکه محیط آنها را وادار میکند با شرایط جدیدی سازگار شوند. این امر منجر به الگوی «توقف-شروع» میشود.
مشخص نیست چرا برخی از جانوران از مدل تعادل نقطهای پیروی میکنند و برخی دیگر نه. ممکن است عوامل متفاوتی در این زمینه نقش داشته باشد. تمساحسانان امروزی نمیتوانند دمای بدن خود را کنترل کنند؛ بنابراین ممکن است از موجوداتی مانند پستانداران یا پرندگان در برابر تغییرات اقلیمی حساستر باشند. برعکس، این موجودات میتوانند برای مدتزمان طولانی بدون خوردن غذا زنده بمانند که موجب میشود در شرایط کمبود منابع مقاومتر باشند.
مدل تعادل نقطهای قطعا خاص تمساحها نیست و پژوهشگران میتوانند آن را در گروههای باستانی دیگری مانند لاکپشتها مورد مطالعه قرار دهند. پژوهشگران مطالعهی جدید میگویند مطالعهی آنها با قاطعیت نشان میدهد که تمساحسانان برای مدتزمان طولانی بدون تغییر ماندهاند؛ زیرا در حالت تعادلی قرار گرفتهاند که نیازی نیست زیاد تغییر کنند. وقتی تکامل تمساحسانان با سرعت بالایی اتفاق میافتد، احتمالا به این دلیل است که محیط تغییر کرده و آنها را مجبور به سازگاری کرده است. این مسئله ممکن است توضیح دهد که چرا بستگان غیر معمولتر تمساحسانان منقرض شدند.
به نظر میرسد دما مهم بوده باشد؛ اما احتمالا عوامل محیطی دیگر نیز در این زمینه نقش داشتهاند. گام بعدی پژوهشگران این است که بررسی کنند چگونه نرخ تکامل اندازه بدن با متغیرهای دیگری غیر از دما، مانند بارندگی یا سطح دریا ارتباط دارد. آنها همچین میخواهند به این موضوع بپردازند که آیا ویژگیهایی بهجز اندازه بدن مثلا شکل جمجمه نیز از همین الگوی تعادل نقطهای پیروی میکند.
منبع: زومیت
اکنون مشخص شده است که نه تنها انسانها، بلکه دیگر حیوانات و حتی پرندگان نیز طبیعت را مانند صندوقی پُر از دارو میبینند. تحقیقات جدید نشان داده است که پرندگانی زیرک مانند گونهای از گنجشکها، برای ایمن نگه داشتن لانههای خود از گیاهان دارویی استفاده میکنند. مطالعهای که در آن این گنجشکهای چینی مورد بررسی قرار گرفتهاند، در مجلهی Current Biology چاپ شده است.
محققین در این مطالعه ۴۸ لانه درست کردند و در دسترس گنجشکها قرار دادند تا رفتار آنها را آنالیز کنند. در نصف این لانهها ۵ گرم گیاه «خاراگوش» یا همان «افسنطین» قرار دادند، ولی در نصف دیگر ۵ گرم «بامبو» به جای خاراگوش قرار دادند. محققین روزانه به لانهها سر میزدند تا ببینند خود گنجشکها خاراگوش به لانهها اضافه کردهاند یا بامبو و یا اینکه کلاً تغییری در لانهها ندادهاند.
نتایج بررسیهای محققین نشان داد که گنجشکها بیشتر به لانههایی علاقه داشتهاند که خاراگوش بیشتری در آنها وجود داشته است و به نسبت دیگر گیاهانی که به لانهی خود آوردهاند، خاراگوش بخش بیشتری را شامل میشود. برگهای خاراگوش به خاطر بویی که دارند به نسبت برگهای دیگر گیاهان قابل تشخیص هستند.
کشف جالب محققین این است که لانههای غنی از خاراگوش، انگلهای کمتری داشتهاند و در غیاب انگلها نسلهای بعدی گنجشکها بهتر رشد میکنند و وزن بیشتری دارند. محققین هنوز نمیدانند که گنجشکها به خاطر خاصیت ضدانگلی خاراگوش آنرا در لانهی خود جمع میکنند یا جمع کردن این گیاه بودار رفتاری است که آنها از گذشتگان خود یاد گرفتهاند و یا به ارث بردهاند.
محققین در مقالهی خود نوشتهاند: «ما دیدیم که گنجشکها به لانههای حاوی خاراگوش علاقه بیشتری نشان میدهند و در این لانهها، انگلهای کمتری وجود دارد و جوجه گنجشکهای این لانهها سالمتر هستند و وزن بیشتری دارند. به این ترتیب، میفهمیم که گنجشکها از خاراگوش به عنوان یک دارو برای پیشگیری از بیماری بچههای خود و بهبود وزن آنها استفاده میکنند.»
محققین اذعان دارند که ممکن است گنجشکها فقط به خاطر بو به برخی از گیاهان تمایل بیشتری داشته باشند و شاید این موضوع به ژنتیک آنها برمیگردد. با این حال، نتایج این تحقیق نشان میدهد که انسانها تنها موجوداتی نیستند که از گیاهان دارویی موجود در طبیعت استفاده میکنند، بلکه گنجشکها نیز برای سالم نگه داشتن نسلهای خود از گیاهان دارویی بهره میبرند. تا کنون این رفتار، خارج از قلمرو هوموساپینها مشاهده نشده بود.
منبع: مجله ایلیاد
جیره پیش تخمگذاری برای مدت کوتاهی قبل از اینکه دان مرحله اول تخمگذاری مصرف شود، قابل استفاده است. انتقال از جیره developer که محتوای کلسیم و تراکم مواد مغذی کمتری است به جیره ای با کلسیم وتراکم مواد مغذی بیشتر با استفاده از جیره پیش تخمگذاری (pre layer) انجام خواهد شد.
مصرف این جیره به مرغ کمک خواهد کرد تا اشتها ومصرف روزانه خود را به دلیل مصرف جیره تخمگذاری در اوایل تولید کاهش ندهد.
عموما جیره پیـش از تخمـگذاری حاوی 2 – 2.5% کلسیم می باشد. این مقدار کلسیم برای جیره های دوران پرورش خیلی زیاد می باشد اما برای پرنده ای که تولید را شروع کرده است کافی نمی باشد، با این حال استفاده از این جیره به مدت کوتاهی قبل از تخمگذاری سودمند می باشد.
استفاده صحیح از آن باعث بهتر شدن یکنواختی گله می گردد به همین دلیل برای گله هایی که یکنواختی مناسبی ندارند، مفید می باشد. همچنین باعث توسعه متابولسیم کلسیم و شکل گیری بافت استخوانی مدولار می گردد. بنابـراین جـیره پیش تخمگذاری، جیره ای انتقالی برای یک مـدت کوتـاه می باشد و از نظر میزان مواد مغذی نمی تواند یک پرنده در حال تخمگذاری را تامین کند. بنابراین نمی توان آن را در شرایطی که تدارکات و برنامه ریزی های صحیح زمانی وجود ندارد بکار برد.
لطفا به پیشنهادات زیر هنگام استفاده صحیح از جیره پیش تخمگذاری توجه کنید.
- در استفاده از جیره پیش تخمگذاری به عواملی مانند بلوغ جنسی، سن و استاندارد های وزنی بدن توجه شود.
- از جیره پیش تخمگذاری حدود 10 روز استفاده نمایید. حداکثر دان مصرف شده 1 kg به ازاء هر پرنده می باشد.
- استفاده غلط از این جیره هنگامی واقع می شود که خیلی زودتر یا دیرتر از زمان مناسب مصرف شود. به عنوان مثال اگر شروع تخمگذاری برای هفته 19 برنامه ریزی شده است، از جیره پیش تخم گذاری در سن 17 هفتگی استفاده شود. در مواردی که تولید زودتر یا دیرتر شروع می شود از همین الگو استفاده می شود.
محققان بنیاد محافظت از زرافه (GCF) برای اولین بار دو زرافه کوتاه قد در دو جمعیت جداگانه در آفریقا شناسایی کردند.
زرافه اول در پارک ملی مورچیسون فالز در اوگاندا (Murchison Falls National Park) و زرافه دوم در یک مزرعه شخصی در مرکز نامیبیا حین انجام تحقیقات روتین درباره جوامع زرافهها و توزیع آنها در آفریقا کشف شد.
محققان با استفاده از تکنیک تصویرسنجی (photogrammetry) ابعاد اعضای بدن زرافهها را اندازه گرفته و پس از مقایسه آنها با دیگر زرافههای جمعیت دریافتند که این دو زرافه پاهای کوتاه تری دارند. به طور دقیقتر استخوانهای زند زبرین (radius) و کفدستی یا متاکارپال (metacarpal) آنها در مقیاسه با دیگر زرافههای همسن و سال گروه کوتاهتر بود.
محققان یکی از زرافهها را به افتخار شخصیت کتاب ارباب حلقهها «گیملی» نامگذاری کردهاند. آنها اضافه میکنند که در دهه ۸۰ میلادی جمعیت زرافهها در اوگاندا به خاطر جنگ داخلی و شکار غیرقانونی به طور قابل توجهی کم شد و در نتیجه تنوع ژنتیکی آنها کاهش یافت. البته به گفته آنها این مساله احتمالاً ارتباطی با کوتاه شدن قد گیملی ندارد. محققان میافزایند در حال حاضر مشخص نیست کوتاه بودن قد چه تأثیری بر زندگی زرافه و یا تولید مثل آن میگذارد.
گیملی، زرافه کوتاه قد اوگاندا
زرافه کشف شده در نامیبیا «نایجل» نام گرفته و محققان زمانی که ۴ سال داشت به شکل خاص بدن او پی بردند. محققان GFC به مطالعه این دو زرافه نر ادامه خواهند داد تا تغییرات احتمالی در رفتار یا روابط با دیگر هم نوعان را مشاهده کنند.
زرافه کوتاه قد نامیبیا
جمعیت زرافههای آفریقا در طول ۳۰ سال گذشته به شدت کاهش یافته و آنها را تا مرز انقراض خاموش سوق داده است. طبق برآوردهای بنیاد محافظت از زرافهها هم اکنون تنها در حدود ۱۱۱ هزار زرافه در حیات وحش آفریقا وجود دارد.
منبع: دیجیاتو
خزندگان کوچکی مثل انواع مارمولک به توانایی خارق العاده شان در رشد دوباره ی دم خود مشهورند که مهارت نجات بخشی در طبیعت محسوب می شود. اما تحقیقات نشان داده این خزندگان تنها عضو از خانواده ی مهرداران تخم گذار نیستند که از توانایی رشد دوباره ی دم خود برخوردارند.
محققان کشف کردند بچه تمساح ها هم قابلیت رشد دوباره ی دم خود تا حداکثر ۲۳ سانتیمتر یا ۱۸ درصد از کل طول بدن شان را دارند.
گروهی از دانشمندان دانشگاه ایالت آریزونا و دپارتمان حیات وحش و شیلات لوییزیانا با استفاده از تکنیک های پیشرفته ی عکس برداری و متدهای اثبات شده ی مطالعه و بررسی آناتومی و شکل گیری بافت، متوجه شدند دم جدید تمساح ها از یک اسکلت اصلی غضروفی تشکیل شده بود و هیچ استخوانی در آن وجود نداشت، دو موردی که از ویژگی های هم فرآیند احیاء بافت هستند و هم فرآیند ترمیم زخم.
کنرو کوسومی، از محققان این پژوهش گفته: «اسکلتی که دوباره رشد کرده بود با بافت و پوست متصل کننده احاطه شده اما فاقد هر گونه ماهیچه ی اسکلتی بود (در مارمولک ها دم جدید با ماهیچه ی اسکلتی رشد می کند).»
کوسومی همچنین گفت که حتی یک دم جدید بدون ماهیچه هم برای این شکارچیان عظیم الجثه ضروری است.
این گروه تحقیقاتی می گویند درک این محدودیت ها ممکن است به ایجاد روش های درمانی احیا کننده در انسان ها کمک کند.
جین ویلسون رالز دیگر محقق دست اندر کار در این پژوهش گفته: «ما می دانیم انسان ها – که قدرت رشد دوباره ندارند – از همان سلول ها و خط سیری برخوردارند که در دیگر حیوانات برای رشد دوباره مورد استفاده قرار می گیرد.»
«اگر این حیوان عظیم الجثه این توانایی را دارد، آیا ما می توانیم از این مسأله برای کمک به کسانی بهره بگیریم که دست و پای خود را از دست داده اند یا قربانیان سوختگی که به بازسازی پوست نیاز دارند؟»
کوسومی البته افزود این اتفاقی نیست که بتوانیم فردا شاهد آن باشیم اما ممکن است تا پایان قرن به آن دست یابیم.