بقایای یک کرگدن یخ زده متعلق به عصر یخبندان در منطقهای از سیبری کشف شده است که 80 درصد اندامهای داخلی بدنش شامل دندانها، بخشی از روده و توده چربی در بدنش با گذشت این همه سال، سالم مانده است.
به نظر میرسد این کرگدن پشمالو که احتمالا سن کمی دارد، در حدود 20 تا 50 هزار سال قبل در آن منطقه زندگی میکرده و احتمالا در اثر غرق شدن در رودخانه جان خود را از دست داده است. با گذشت این همه سال، روی بدن کرگدن جوان، موهای قهوهای کوتاه و ضخیمی دیده میشود. محققان در کنار کرگدن یخزده، یک شاخ هم پیدا کردهاند.
این کرگدن توسط «الکسی ساووین» از اهلی آن منطقه در امتداد رودخانه «تیراختیاخ» در شمال شرق روسیه پیدا شده است. در سال 2014 نیز در همین منطقه بچه کرگدن دیگری کشف شد.
دکتر «والری پلوتنیکف» از آکادمی علوم روسیه در این باره میگوید:
«کرگدن جوان در حدود سه تا چهار سال داشته است و هنگام مرگ، در کنار مادرش زندگی نمیکرده است. جنسیت این حیوان هنوز مشخص نشده است و با بررسیهای دقیقتر نیز میتوانیم متوجه شویم این حیوان دقیقا چند سال قبل در آن منطقه زندگی میکرده است.»
با گرمتر شدن دمای زمین و قطب شمال، به نظر میرسد موجودات بیشتری از عصر یخبندان کشف شود. در اوایل سال جاری، مدفوع ماموت پشمالوی دیگری در منطقه سیبری روسیه کشف شد. محققان میگویند با بررسی فضولات موجود میتوانند در مورد غذایی که ماموت مصرف کرده، اطلاعات بیشتری کسب کنند.
طی چند سال گذشته، شاهد کشف آثار و بقایای جانوران دیگری از عصر یخبندان بودهایم. محققان بر این باورند که تا سال 2050 جانوران بیشتری در این منطقه کشف خواهد شد. باید ببینیم تاثیر تغییرات آب و هوایی زمین چه کشفیات جدیدی را در این منطقه به دنبال خواهد داشت.
منبع: دیجیاتو
با گرمتر شدن کره زمین، محققان در تلاش هستند عواملی را شناسایی کنند که باعث افزایش انتشار گازهای گلخانهای میشوند. پیش از این برخی تحقیقات نشان داده بود که کشاورزی ارگانیک منجر به انتشار گازهای گلخانهای بیشتری میشود و حالا تحقیقات جدید نشان داده که تولید گوشت ارگانیک هم روی کاهش گازهای گلخانهای اثری ندارد.
سه محقق از دانشگاه فنی مونیخ، دانشگاه گریفسوالد و دانشگاه آگسبورگ به این نتیجه رسیدهاند که فرآیند تولید گوشت ارگانیک تقریبا هم اندازه فرآیند تولید گوشت معمولی، گازهای گلخانهای منتشر میکند.
«ماکسیمیلیان پیپر»، «آملی میشلکه» و «توبیاس گوگلر» در مقاله اخیر خود در نشریه «طبیعت» نتایج مطالعات خود را در مورد تأثیر تولید جهانی مواد غذایی بر تغییرات آب و هوایی منتشر کردند.
تولید مواد غذایی از جمله گوشت به سه روش کلی شامل تولید گوشت معمولی، تولید گوشت ارگانیک و تولید گوشت گیاهی تقسیم بندی میشود. محققان میزان تولید گازهای گلخانهای را برای هر سه فرآیند تولید بررسی کردند.
دادهها تفاوت کمی بسیار جزئی در انتشار گازهای گلخانهای حاصل از تولید گوشت معمولی و تولید گوشت ارگانیک را نشان میدهد. دادههای محققان نشان میدهد که حیوانات پروش یافته به روش ارگانیک که در رژیم غذایی آنها از علوفه بدون سموم و کود استفاده شده، معمولا گوشت کمتری تولید میکنند؛ اما میزان متان آزاد شده از کود و مراحل تغذیه آنها نیز کمتر از گروه غیر ارگانیکی است.
محققان همچنین دریافتند که جوجههای رشد یافته ارگانیکی نسبت به جوجههای غیرارگانیکی، باعث انتشار گازهای گلخانهای بیشتری میشوند.
راهکارهای تولید محصولات کشاورزی به روشهای ارگانیک مزایای زیادی دارد؛ اما نتایج بررسیهای قبلی نشان میداد که روشهای ارگانیک در کنار مزایای خوبی که دارند؛ پیامدهای نامطلوبی به دنبال خواهند داشت. قطع درختان جنگل باعث انتشار گازهای گلخانهای میشود و همین مساله یکی از عوامل اصلی گرم شدن گره زمین است.
این خبر در حالی منتشر میشود که ابتدای سال جاری، شیوع گسترده و سریع ویروس کرونا باعث شد بسیاری از کشورها تصمیم به قرنطینه بگیرند. قرنطینه و خانهنشین شدن میلیاردها نفر در سراسر جهان باعث شد که رفت و آمدها کاهش شدیدی پیدا کند که نتیجه آن، افت چشمگیر انتشار گازهای گلخانهای در سطح جهان شد.
منبع: دیجیاتو
دانشمندان ناسا برای کشف سطح مریخ ایدهای جالب و غیرمعمول دارند: ارسال یک سگ رباتیک چهارپا به سیارهی سرخ که میتواند بهتر از کاوشگرهای چرخدار روی سطوح حرکت کند.
درحالی که مرخنورد پشتکار در مسیر رسیدن به سیارهی سرخ قرار دارد، پژوهشگران ناسا پیشنهاد کردهاند که نسخهی بهینهشدهی ربات سگ «اسپات» (Spot) که توسط شرکت رباتیک «بوستون داینامیکس» (Boston Dynamics) ساخته شده، میتواند جایگزینی عالی برای مریخنوردهای کلاسیک باشد.
این رباتها برای پوشش مسافتهای طولانی و زمینهای ناهموار مناسبترند و حتی میتوانند به نقشهبرداری مکانهای ممکن برای ایجاد ایستگاههای انسانی که ناسا امیدوار است در نهایت در سیارهی سرخ مستقر شود، کمک کنند.
دانشمندان هماکنون در حال آزمایش این ایده هستند و یک ربات اسپات را به تجهیزات تازهای مجهز کردهاند که میتواند برای حرکت در محیط و ترسیم نقشه به آن کمک کند. نمونهی اولیه این سگ رباتیک با نام Au-Spot می تواند از زمینهایی که برای یک مریخنورد چرخدار غیرقابل دسترسی است بگذرد و سرعت انجام کار را بسیار بیشتر کند. این ربات درحالی که موانع را بررسی میکند، در صورت سقوط عقب میایستد.
همچنین به گفتهی دانشمندان ناسا، با کمک چنین رباتهایی، کج شدن و سقوط کاوشگر، به معنای شکست در مأموریت نخواهد بود زیرا این ربات با استفاده از الگوریتمهای بازیابی، میتواند پس از انواع زیادی سقوط، دوباره بلند شود و به فعالیت ادامه دهد.
بخشی از مأموریت Au-Spot کشف و توسعهی نقشههای غارها و تونلهای مریخ به منظور جستوجوی مکانهای مناسب برای یک پایگاه انسانی خواهد بود. در حال حاضر، آزمایشها در راهروها و تونلهای شبیهسازی شده از مریخ در کالیفرنیا در جریان است.
دانشمندان خاطرنشان کردند: «این رفتارهای رباتیک میتواند روزی باعث ایجاد مأموریتهای علمی انقلابی در سطح و زیرسطح مریخ شود و در نتیجه مرزهای توانایی ناسا در کاوش مکانهای غیرقابل دسترسی جابهجا خواهد شد.»
منابع: Live Science, Futurism
غرابها وقتی فقط چهار ماه سن دارند، در زمینهی درک اعداد، دنبال کردن نشانهها و بسیاری از وظایف دیگر بهخوبی کپیهای بزرگ عمل میکنند.
دانشمندان و افراد عادی که به رفتار جانوران توجه میکنند، سالها است که میدانند غرابها و کلاغهای خویشاوند آنها بسیار باهوش هستند. اما بیشتر مطالعات از آزمایشهای واحدی استفاده میکنند که چشمانداز محدودی از هوش کلی آنها ارائه میدهد. سیمونه پیکا، دانشمند علوم شناختی دانشگاه اوسنابروک آلمان و نویسندهی اصلی مقاله، میگوید: «اغلب در وظایف انفرادی، فقط این موضوع را آزمایش میکنید که آیا پرنده میتواند بفهمد که چیزی را پنهان میکنید.»
مطالعه جدیدی که سعی دارد به این نقص بپردازد، شواهد خوبی ارائه میدهد که پرندگان جوانی که فقط ۴ ماه سن دارند، دارای انواع خاصی از هوشمندی هستند که معادل کپیهای بزرگ بالغ است. این پرندگان باهوش در انجام وظایف مختلفی که برای اندازهگیری هوش طراحی شده بود، به خوبی شامپانزهها و اورانگوتانها عمل میکردند. پیکا میگوید: «اکنون شواهد بسیار محکمی داریم که بر اساس آنها بگوییم حداقل در وظایف مورد بررسی، عملکرد غرابها بسیار شبیه عملکرد کپیهای بزرگ است. در کلِ طیف مهارتهای شناختی، هوش آنها واقعا شگفتانگیز است.»
یافتههای مطالعهی جدید که در مجلهی Scientific Reports منتشر شد، به شواهد موجود در این زمینه اضافه میکند که مهارتهای شناختی قابل توجه فقط مختص نخستیها نیست؛ بلکه در گونههای خاصی در سراسر سلسلهی جانوران دیده میشود.
پیکا و همکارانش در کار جدید خود از مجموعهای از آزمونها استفاده کردند که استر هرمن از مؤسسهی انسانشناسی تکاملی ماکس پلانک آلمان آنها را در سال ۲۰۰۷ به منظور مطالعهی عملکرد شناختی کپیهای بزرگ و کودک انسان ایجاد کرد. روش هرمن عملکرد عمومی طیف وسیعی از وظایف اجتماعی و فیزیکی را اندازهگیری میکند. در رویکردهای مورد استفاده در مطالعات گذشته، در بیشتر موارد فقط یک جنبه از استدلال شناختی مورد بررسی قرار میگرفت. هرمن و دانشمندان دیگر از این تکنیک برای مقایسهی بینگونهای در میمونها، سگها و طوطیها استفاده کردهاند.
پیکا، هرمن و همکارانشان همین مجموعه آزمایشها را با ایجاد کمی تغییر، روی ۸ غرابی که بهصورت دستی پرورش یافته بودند، اجرا کردند. این ارزیابیها شامل ۹ گروه فیزیکی و ۶ گروه اجتماعی و هر یک حاوی حداکثر ۴ وظیفهی مختلف بود که هر کدام چند بار تکرار میشد. پیکا میگوید: «سعی کردیم وظایف زیادی در حوزههای مختلفی داشته باشیم تا به درک جامعی از قابلیتهای غرابها دست پیدا کنیم.»
آزمونهای فیزیکی، توانایی پرندگان را از نظر ردیابی اشیاء در فضا و درک اعداد اندازهگیری میکرد. برای مثال، پژوهشگران پاداشی زیر فنجان خاصی قرار دادند و سپس آن را به همراه چند فنجان دیگر به اطراف منتقل کردند تا ببینند آیا غرابها میتوانند فنجانی حاوی پاداش را دنبال کنند.
در آزمون اجتماعی، پژوهشگران به ارزیابی این موضوع پرداختند که پرندگان در زمینهی دنبال کردن علامتهایی که فرد آزمایشگر نشان میدهد، چگونه عمل میکنند. برای مثال فرد با نگاه کردن یا اشاره به فنجان حاوی پاداش به آنها علامت میداد یا به پرندهها نشان میداد چگونه به پاداش دسترسی پیدا کنند و سپس مشاهده میکرد که آیا آنها میتوانند بر اساس آنچه مشاهده کردهاند، به پاداش دسترسی پیدا کنند.
پژوهشگران ۳۳ وظیفه را برای هر غراب در سن ۴، ۸، ۱۲ و ۱۶ ماهگی تکرار کردند. موجب شگفتی آنها بود که دریافتند پرندگانی که فقط چهار ماهه هستند، بیشتر وظایف را یاد گرفتهاند؛ تا حدی که تقریبا بهطورکلی، نتایج غرابهای جوان با نتایج اورانگوتانها و شامپانزههای بالغی که هرمن قبلا آزمایش کرده بود، مشابه بود. پیکا میگوید: «انتظار نداشتیم آنها به این سرعت بر این وظایف تسلط پیدا کنند.» او و همکارانش حدس میزنند که توسعهی شناختی غرابها باید روند پیشرفت سریعی داشته باشد؛ زیرا از حدود چهارماهگی شروع به تعامل بیشتر با محیط اجتماعی و اکولوژیکی خود میکنند. بر اساس مطالعات قبلی که عملکرد انسان و کپیهای دیگر را مقایسه کردهاند، هرمن حدس میزند کودکانی که ۲ سال نیمه در وظایف شناختی اجتماعی از غرابها بهتر عمل کنند؛ اما در بیشتر آزمونهای شناختی فیزیکی تقریبا نظیر این پرندهها خواهند بود.
کلودیا واشر، متخصص اکولوژی رفتاری در دانشگاه آنگلیا راسکین انگلستان که در این پژوهش مشارکتی نداشته است، میگوید از برخی جهات، این یافتهها در مورد هوش غرابها مورد انتظار است؛ اما از نظر اثبات عملکرد شناختی پرندگان اهمیت دارد. او میگوید: «مدتزمان زیادی است که کپیهای بزرگ و بهطور کلی نخستیها به خاطر تواناییهای شناختی خارقالعاده مورد تحسین قرار میگیرند؛ اما اکنون میبینیم طبقههای دیگر جانوری از جمله پرندگان نیز عملکرد شناختی مشابهی نشان میدهند. برای درک کامل تکامل تواناییهای شناختی در غیر انسانها، به مقایسههای جامعتری مانند این مطالعهی غرابها نیاز داریم. همچنین باید گونههای بسیار بیشتری را آزمایش کنیم.»
مطالعهی جدید شواهدی محکمی دراینباره ارائه میدهد که غرابها مانند نخستیها دارای هوش عمومی انعطافپذیر و قوی هستند؛ اما پیکا خاطرنشان میکند که مواردی برای احتیاط وجود دارد. او و همکارانش فقط ۸ پرنده را مورد مطالعه قرار دادند. علاوهبراین، چالشهای شناختی که غرابها در محیط اسارت با آن روبهرو شدند، با چیزی که در طبیعت با آن مواجه میشوند، متفاوت است. برای مثال، غرابهای مورد مطالعه به اندازهای که انتظار میرفت، در انجام وظایف فضایی خوب عمل نکردند که با توجه به این موضوع که پرندگان در کل زندگی خود طی پرواز مشغول موقعیتیابی در مناطق بزرگ هستند، عجیب است.
عامل دیگری که ممکن است روی عملکرد غرابها اثرگذار باشد این است که آنها بیش از اینکه با اعضای گونهی خود یا گونهی نزدیک در تعامل بوده باشند، با انسانها تعامل داشتهاند. این امر ممکن است موجب سردرگمی آنها شده باشد. ماتیاس اوسوات، دانشمند علوم شناختی در دانشگاه لوند سوئد که در این پژوهش نقشی نداشت، میگوید: «غرابها بهسرعت یاد میگیرند و غرابهای مورد مطالعه به دست انسان پرورش پیدا کرده بودند؛ اما فاصلهی بین دو گونهی در تعامل (انسان و پرنده) ممکن است روی عملکرد و ارزیابی آن اثر داشته باشد که باید در مطالعات آینده در نظر گرفته شود. او میگوید مطالعهی حاضر ممکن است هوش غرابها را کمتر از حد واقعی نشان دهد؛ ولی شاهد دیگری از مهارتهای اجتماعی انعطافپذیر آنها است.
منبع: زومیت
در یک مطالعه پژوهشی که به سرپرستی محققان آمریکایی انجام شده است، نتایج نشان داده اند که نوع و حجم باکتری های موجود در دهان، می توانند به عنوان شاخصی برای تعیین خطر ابتلا به سرطان ریه در نظر گرفته شوند.
در یک مطالعه جالب که اولین در نوع خود به حساب می آید، محققان آمریکایی و چینی نشان داده اند که نوع و فراوانی باکتری های موجود در دهان را می توان با میزان خطر سرطان ریه در افراد غیر سیگاری ارتباط داد.
بر این اساس به نظر می رسد وجود تنوع کمتر در باکتری های دهان درکنار حضور تعداد زیادی از انواع خاصی از این گونه باکتری ها، خطر ابتلا به این نوع سرطان را افزایش می دهد.
به گفته محققان، از هر چهار مورد سرطان ریه، یک مورد در افراد غیر سیگاری اتفاق می افتد که عوامل خطر شناخته شده آن شامل مواردی چون دود توتون مصرف شده، قرار گرفتن در معرض گاز رادون، آلودگی هوا و سابقه خانوادگی هستند.
بنابر تحقیقات انجام شده در این خصوص، نوع و حجم باکتری ها یا اصطلاحاً میکروبیوم موجود در دهان فرد با افزایش خطر ابتلا به انواع مختلفی از سرطان از جمله در غدد سر و گردن و همچنین پانکراس ارتباط دارد. در همین رابطه، محققان با توجه به این که دهان به عنوان محلی برای ورود باکتری ها به ریه عمل می کند، ارتباط این دو را مورد مطالعه قرار دادند.
یافته های این تحقیق بر اساس مقایسه مجموعه نمونه های برداشت شده از دهان افراد سیگاری و غیرسیگاری نشان داد که میکروبیوم باکتری های دهانی بین دو گروه فوق متفاوت است.
طبق این یافته ها که در نشریه Thorax منتشر شده اند، وجود طیف گسترده ای از گونه های باکتریایی مختلف، باعث می شود که خطر ابتلا به سرطان ریه کاهش یابد. ولی اگر برخی از انواع خاص باکتری در دهان فرد، حضور بیشتری داشته باشند، این خطر بالا می رود.
در همین خصوص، بررسی ها نشان داد که وجود حجم بیشتری از گونه های باکتری Bacteroidetes و Spirochaetes باعث کاهش خطر سرطان ریه می شود، ولی حضور حجم بیشتری از گونه های Firmicutes با افزایش خطر همراه است.
این محققان که از کالج پزشکی آلبرت انیشتین ایالات متحده آمریکا و موسسه ای از چین هستند، اظهار داشته اند: «در حالی که مطالعه ما شواهدی را نشان می دهد که تغییر در میکروبیوم دهانی در خطر ابتلا به سرطان ریه نقش دارد، اما در تفسیر نتایج آن بایستی به این نکته نیز توجه داشت که مطالعه ما در یک زمان خاص و در یک موقعیت جغرافیایی واحد انجام گردیده است».
در این رابطه، محققی از دانشگاه هاروارد می گوید: «باکتری های دهان ممکن است التهاب مزمن ایجاد کنند، تکثیر سلولی را افزایش دهند و همچنین از مرگ سلولی جلوگیری کنند.به گزارش سیناپرس، به علاوه، تغییرات سریع DNA را روشن کرده و ژن های سرطانی و خون رسانی را در آن ها فعال سازند.
ولی به گفته این محقق، مطالعه فوق سوالاتی را مطرح می کند که بایستی برای آن ها پاسخ درخوری را یافت. سوالاتی مثل این که میکروبیوم دهانی انسان در طول زمان چقدر پایدار است و اگر میکروبیوم دهانی انسان با گذشت زمان متفاوت باشد، چه چیزی این تنوع را تعیین می کند؟ یا محیط اطراف مانند قرار گرفتن در معرض آلاینده های هوا چه تاثیری بر میکروبیوم دهان و به دنبال آن، ریه خواهد داشت.
بدون شک با پاسخ به این سؤالات در تحقیقات بعدی، می توان در راستای کاهش خطر ابتلا به سرطان ریه، اقدامات مفیدی را انجام داد.
منبع : سینا پرس